مرحله مهم از پستونک گرفتن
پنجشنبه 27 مهر ماه بالاخره تصمیم سخت از پستونک گرفتن برسام رو عملی و شروع کردم. چون شنبه و یکشنبه هم تعطیل بودم و چهار روز خونه بودم دیدم موقعیت خوبیه که الان برسام رو از پستونک بگیرم. چون هم خودم خونه کنارش بودم و هم اینکه اگه نصفه شب بیدار میشد و نمی تونست درست بخوابه و بهونه پستونک رو میگرفت مشکلی نداشتم برای صبح خوابیدن. خونه مامان جون اینا بودیم. برای از شیر گرفتنش هم اونجا مستقر بودیم. کلا خودم میذاشتم اینجور اتفاقات موقعی که خونه مامان جون هستیم پیش بیاد چون اونجا دور و بر برسام شلوغه و بهانه شیر یا پستونک رو نمیگرفت. مامان جون توی یه ظرف گل برنجاس که یه گیاه عطاری و تلخ مزه است رو جوشوند و پستونک برسام رو زدیم توی اون. ظهر وقتیکه برس...